طلوع صبح امید

دقیقا بیست سال قبل بود که "خرداد  پر از حادثه" برای ایرانیان آغاز شد.پس از مدیریت  تکنوکرات ها در دولت آیت الله هاشمی که تمام هم و غم خود را رسیدگی به ترمیم خرابی های جنگ و سروسامان دادن به اوضاع آشفته اقتصاد کشور گذاشته بودند,از میان طیف خط امامی آن زمان که چند سالی هست اصلاح طلب نامیده میشوند, سید محمد خاتمی با 20 میلیون رای و کسب بیش از 80 درصد آراء رئیس جمهور ایران شد.هنوز شمارش آراء تمام نشده بود که رقیب وی,ناطق نوری پیروزی وی را تبریک گفت و سکان مدیریت کشور به دست طیفی افتاد که خواهان بهبود اوضاع آشفته اجتماعی-فرهنگی کشور بودند.

رسیدگی به دغدغه های جامعه مدنی,سرلوحه اقدامات دولت خاتمی قرار گرفت.دولتی که پس از چهار سال و دیدن وقایعی مثل قتل های زنجیره ای,وقایع کوی دانشگاه,خوابگاه علامه,شعار "عبور از خاتمی"شنید!آنهم  توسط گروهی که خود,زمینه ساز پیروزی خاتمی در انتتخابات بود!!شعار عبور از خاتمی بیشتر از سوی دفتر تحکیم وحدت سر داده شد,ولی آنقدر بلند نبود که توسط دیگر اصلاح طلبان وقعی نهاده شود.نتیجه کار چنین شد که برای دور دوم و در سال 80 سید محمد خاتمی در وزارت کشور,با بغضی در گلو و اشکی در چشم,اعلام کند که بنا به درخواست متعدد و کثیر ایرانیان برای بار دوم هم خود را در معرض رای مردم قرار خواهد داد. صداقت و راستگوئی خاتمی باعث شد در دور دوم و در رقابت با 9 کاندید دیگر که همگی برای برداشتن از کیک آراء خاتمی نامزد شده بودند,با بیش از 21 میلیون رای مجددا رئیس جمهور ایران شود.

پیروزی در ریاست جمهوری 76,شورای شهر تهران در 77 و همچنین مجلس شورای اسلامی در 78 چنان اصلاح طلبان را مغرور کرد که خود را پیروز مطلق و در هر شرایطی میپنداشتند,همین غرور هم باعث شد در سال 84 با تعدد کاندیدا حاضر شوند و در نهایت فردی پیروز انتخابات آن سال شد که کشور و اقتصاد و زندگی مردم را به ورطه نابودی کشاند!!

این جدای از اجحافی بود که در حق اصلاح طلبان شد!خروج از دایره مدیریت کشور و به زندان افتادن فعالین سیاسی,مزدِ شرکت در انتخابات سال 88 بود آنهم با اتهام بدون اثبات فتنه!که یک سر دعوا سرمست از پیروزیِ قلابی خود در انتخابات با شال سبز در میدان ولیعصر تجمع برگزار میکند و چند ماه بعد هم معترض دیگر انتخابات هم در منزل خودش حصر میشود!!

شنیده نشدنِ ندای اعتراض به وضعیت سیاسی و نحوه اداره کشور و حکومت کردن طیف کوچکی از نیروهای تندرو بر کشور,چنان اصلاح طلبان را عصبانی کرد بود که تنها صدایی که از آنها  به گوش میرسید,تحریم انتخابات بود!ولی برای مجلس نهم بود که سیدمحمد خاتمی برای جلوگیری از حذف دائمی اصلاح طلبان از دایره سیاست,در دماوند رای خود را به صندوق انداخت!رای ای که اعتراض های بیشماری از طرف خودیها و تحریمی ها به آن شد.ولی خاتمی میدانست!خاتمی میدانست که تنها راه برای بهبود و ارتقای جامعه,مشارکت کردن در انتخابات است!

وگرنه هر اندازه هم کسی در انتخابات شرکت نکند,باز شخصی با رای اقلیت پیروز میشود!مثال روشن آن چمران است که برای انتخابات شورای شهر که چند روز پیش برگزار شد,همان رای دوره قبل را آورد!همان آرائی که باعث شد 12 سال بر مسند ریاست شورای شهر تهران بنشیند!ولی برای امسال و بخاطر مشارکت مردم در انتخابات,نفر آخر لیست امید,بیش از 2 برابر او رای آورد!!!

متاسفانه ایرانیان مردمی به شدت احساساتی هستند و سریعا با همه کس و همه چیز قهر میکنند!!ولی سیاست و انتخاب مجریانِ اداره امور شهر و کشور,با قهر و دوری از صندوق میانه ای ندارند!تنها اتفاقی که با قهر از انتخابات اتفاق می افتد,رای آوری شخصی با تعداد کم هست!!در سال 84 هم احمدی نژاد در حالی با 17 میلیون رئیس جمهور شد که بیش از 18 میلیون نفر در انتخابات شرکت نکردند!!

اینبار و برای انتخابات ریاست جمهوری امسال هم,عدم شرکت مردم در انتخابات معظل بزرگ و دغدغه فکری فعالان سیاسی بود!چون رقیب که مشتمل بر طیف سنتی و اصولگرای جامعه هستند همیشه یک رای ثابت و 10 میلیونی دارند که در هر انتخابات و تحت هر شرایطی در آن شرکت میکنند و فقط هم به آن کاندید رای میدهند!اصلاح طلبان هم یک رای ثابت 12 الی 15 میلیونی دارند که متاسفانه در صورت شرکت در انتخابات به سبد آنها ریخته خواهد شد!

در این میان آراء خاکستری تعیین کننده بودند.آرائی که اگر شرکت کنند حتما به جناح اصلاح طلب تعلق دارد.چون آنچه دغدغه طیف خاکستری هست,با عمل و شعارهای اصولگرایان جور در نمی آید و فقط اصلاح طلبان هستند که میتوانند به آن جامه عمل بپوشانند!در این میان افراد "محاسبه گر" هم هستند که میزان شرکت آنها در انتخابات بستگی به کاندیداها و شعارهای آنها دارد که تا پچه اندازه میتواند دغدغه و دلمشغولی های آنها را برطرف کند!معمولا هم این افراد شرکت نمیکنند و در کنار افراد مخالف رژیم که اساسا با حکومت مشکل دارند حدود 30 درصد از واجدین شرایط را تشکیل میدهند.

برای "اردیبهشت تاریخی" امسال که باعث پیروزی مجدد حسن روحانی شد,از ساعت 4 عصر به بعد بود که با رسیدن خبر میزان افراد شرکت کننده,موج ایجاد شد!موجی که تا پایان ساعت رای گیری و حتی بعد از نیمه شب هم میتوانست ادامه پیدا کند ولی بخاطر نقص قانون,تنها با حکم حکومتی امکانِ ادامه دادنِ رای گیری بعد از 12 شب وجود داشت,ولی به هر جهت حکم تمدید زمان رای گیری,صادر نشد!!

رای ابراهیم رئیسی متشکل از همان رای سنتی اصولگرایان(10 میلیون)به علاوه 5 میلیون متشکل از پادگان ها, روستاها و عشایر و افرادی که فریب یارانه سه برابر را خوردند,بود.یعنی اگر شعار و دروغ بهبود وضع اقتصادی نبود,رای رئیسی از این هم کمتر بود!!

رای روحانی البته مدیون خیزش و شور و موجی بود که ایجاد شد!موجی که توسط سرخوردگان جنبش سبز ایجاد شد!موجی که توسط دانشجویان و فعالان سیاسی-اجتماعی ایجاد شد!اگر رای گیری بعد از نیمه شب هم ادامه می یافت,قطعا تعداد آراء روحانی بیشتر میشد.

رئیس جمهور دوازدهم تاریخ جمهوری اسلامی,بنام حسن روحانی ثبت شد.شخصی که با کارشکنی های فوق العاده زیاد در 4 سال دولت اول خود روبرو بود,از ایجاد بحران در ماه اول ریاست جمهوری آنهم بخاطر برگزاری مولودیِ زنانه توسط همسر رئیس جمهور در سعدآباد بگیرید!!تا ندادنِ  رای اعتماد به وزرا و استیضاح و کارت زرد و قرمز آنها,تهدید و فحاشی به وزرای دولت آنهم در مجلس,تا نصب بیلبورد ضد مذاکرات در سطح شهر توسط رقیب شکست خورده,آنهم در شرایطی که تیم مذاکره کننده در ژنو و لوزان بودند!!

اگر سید محمد خاتمی پس از هشت سال ریاست جمهوری اعلام کرد چیزی بیش از یک تدارکاتچی نبود و برای دولتش هر 9 روز یک بحران ایجاد میشد,حسن روحانی میتواند اعلام کند که هر 3 روز یک بحران را پشت سر گذاشت!آنهم در حالی که بیش از 2سال دغدغه حل پرونده هسته ای را داشت و یک سال انتظار برای اجرائی شدن آن و برداشته شدن تحریم ها که به مثابه قفل هائی بر اقتصاد فروغلتیده در بحران بود!ولی با تمام سنگ اندازیهای مخالفین و نفوذی خطاب کردن مذاکره کنندگان و تعلل,در حرکت برنامه دولت,حسن روحانی و دولتش توانست اوضاع نابسامان اقتصادی را سامان دهد.رکود و تورم بالای اقتصادی را درمان کند و جلوی خونریزی اقتصاد کشور را بگیرد!

با همسو شدن مجلس هم انتظار میرود حسن روحانی در بستن تیم دولت بعدی هم دغدغه خاطره نداشته باشد.از آن طرف با راهیابی تمام لیست امید به شورای شهر و بازپس گیری اداره امور شهر پس از 12 سال از اصولگرایان,تهرانی ها انتظار تغییر شرایط را دارند.با این اوضاع و شرایط انتظارها از اصلاح طلبان بالاست.انتظار بهبود در وضعیت معیشت و زندگی مردم توسط دولت آینده در حالی است که تاریخ نشان داده طیف رقیب و مقابل جریان اصلاح طلب که با در اختیار داشتن مراکز نظامی و تکیه زده بر ارکانِ دیگر قدرت,همسو با دولت نخواهد بود و همچنان مترصد اتفاقی است تا با سنگ اندازی پیش پای دولت,آنرا ناکارآمد جلوه دهد تا خود بتواند بر قدرت تکیه بزند!!تا باز هم با ایجاد بحران و تحریم به کسب سود و پول و دلار بپردازد!!

ولی با تمام این اوضاع و احوال,صبح امید رسیده!الان و در این شرایط,نه روحانی به مانند خاتمی در برابر تندروها سکوت پیشه میکند و نه هرگونه تعلل و کارشکنی را برمیتابد!روحانی بیش از هرچیز به شهروند و حقوق آن,به ایران و منافع آن,و به مردم و زندگی آنها اهمیت میدهد,به شرطی که مردم هم به وقت لازم پشت او را خالی نکنند!!

گیلاس آبی...