چپ و راست ایران,از دیروز تا امروز...

ساخت وبلاگ
تعابير "چپ و راست" ريشه در فرهنگ سياسي ما ندارند بلكه تعابير به عاريت گرفته شده از فرهنگ سیاسی غرب محسوب میشوند.پس از انقلاب كبير فرانسه،موافقان دولت در سمت راست مجلس قانونگذاری مینشستند و مخالفان دولت در سمت چپ مجلس!یعنی چپ ها كساني بودند كه با وضع و كاركرد دولتِ مستقر،مخالف بودند.اين تمايز در جايگاه نشستن،به تدريج معانی خاصي را به همراه آورد و تعابير چپ و راست را به مفهومِ دو گونه موضعِ متفاوت,در نحوه اداره دولت و کشور,تبديل كرد.

پس از ظهور كمونيسم در دنيا،تعابير چپ و راست هم رنگ ايدئولوژيك و اقتصادي به خود گرفتند.کمونیسم مخالف سرمایه داری و مدافع حقوق کارگر بود و معتقد بود دولت باید اقتصاد را در دست داشته باشد و ثروت را بطور مساوی بین تمام مردم تقسیم کند!!از همان زمان چپ،به جريان مخالف نظام سرمايه داري و راست به عنوان نيروهاي هوادار يا متمايل به سرمايه داری اطلاق شد.

از نظر روش و شيوه مبارزه هم چپ از طيف راست متمايز شد.زیرا چپ ها عموما به سمت شیوه های انقلابی, رادیکال و قهرآمیز متمایل میشدند و راست ها به شیوه های گام به گام و اصلاح طلبانه و رفرمیستی معتقد بودند.در سياست خارجی هم چپ ها به سمت بلوک شرق و دولتهای سوسیالیستی متمایل بودند و راست ها دنباله روِ غرب بودند.

در ایران از مشروطه به بعد بود که مفاهیم ملی گرا و ملی-مذهبی و توده ای(کمونیست),فضاي سياسي کشور را فرا گرفت و تعابیر چپ و راست به شکل و نُرم بین المللی ایجاد شد.از مشروطه تا سال 1357 به طرفداران کمونیست و مارکسیست هم چپ اطلاق میشد!جریان ملی-مذهبی ها هم از زمان مشروطه وجود داشتند که رهبر فکری این جریان را میتوان مصدق نامید.

اما در سالهای بعد از وقوع انقلاب بهمن57,چپ ها به جریان خط امامی ها اطلاق میشد که مخالف نظام سرمایه داری بودند و سردمدارِ نظام امپریالیستی را امریکا میدانستند و در زمینه اقتصاد هم به دولتی بودن آن اعتقاد داشتند و بشدت با نظام سرمایه داری و اقتصادِ بازار آزاد مخالف بودند.در سیاست خارجی هم دوری از کشورهای بلوک غرب و گرایش به سمت کشورهای انقلابی و سوسیالیستی مدنظر بود.در برخورد با موانع و مشکلات هم تمایل به استفاده از برخوردهای رادیکال و قهرآمیز و وضع قوانین دولتی در دستور کارِ چپ ها قرار داشت.

اما زیاد طول نکشید که مفاهیم چپ و راست باز هم دستخوش تغییر شد!بعد از اتمام جنگ بود که مواضع چپ و راست بشدت دگرگون شد و چپ ها طرفدار و مدافع اصولی شدند که تا سالیانی قبل,با آن مخالفت میکردند!!

هم اکنون طیف راستِ سیاست ایران,که بعد از شکست در انتخابات سال76 بنام اصولگرایان زیست سیاسی میکنند,خواهان حفظ و تداومِ فضای انقلابی و بسطِ وضع انقلابی در کشور هستند.راست ها از هرگونه تغییر و تحول,همگام با تغییرات جامعه بین الملل,گریزان هستند و راهکار نجات و اداره کشور را در حفظ روحیه و منش انقلابی,مبارزه با غرب و شرق,دخالت حداکثری دولت در تمام زمینه ها و در یک کلام,حاکم بودن وضعِ انقلابی در کشور میدانند!

در مقابل,جریان چپ یا همان اصلاح طلبان(خط امامی های ابتدای انقلاب)قرار دارند!نیروهای خط امامی که در گذشته محافظه کار و بشدت انقلابی بودند(تسخیر سفارت امریکا توسط دانشجویانی انجام گرفت که هم اکنون اغلب قریب به اتفاق آنها اصلاح طلب شناخته میشوند,مانند ابراهیم اصغرزاده,معصومه ابتکار و...),چند سالی هست دنبال اصلاح جامعه هستند و معتقدند هیچگاه نباید خود و جامعه را در وضعیت ایده آل دید!بلکه باید همیشه در جهت بهبود شرایط و اوضاع کشور,همگام با جامعه بین الملل حرکت کرد و به تعامل گسترده و همگانی با تمام بازیگران عرصه جهانی معتقد هستند.

اصلاح طلبان معتقدند باید همگام با مردم و جامعه,به تغییر و خودسازی روی آورد.همانطور که در سالهای ابتدائی انقلاب قائل به دخالت دولت در اقتصاد بودند,امروز معتقدند یگانه راهکار بهبود وضع اقتصاد و معیشت مردم;خروج دولت از اقتصاد و واگذاری اداره اقتصاد و بازار به مردم و گسترش تعاملات بین المللی و ورود سرمایه و تکنولوژی خارجی به کشور است.

اصلاح طلبان امروز به اقتصاد بازار آزاد معتقد هستند و خواهان عضویت در سازمان تجارت جهانی,در حالی که راست ها(اصولگرایان)معتقدند راهکار بهبود وضع معیشتی مردم ,اقتصاد مقاومتی و کشیدن دیوار به دور کشور و تهیه تمام ملزومات اقتصادی در داخل است!!به عقیده این جریان هرآنچه کشور و ملت در اقتصاد میخواهد,میتوان بدون مراودات بین المللی در داخل مهیا کرد و نیروهای داخل کشور میتوانند تمام انتظارات را برآورد کنند و اگر در زمینه هائی هم عقب هستند(مانند تکنولوژی روز دنیا)میتوانند به آن دست یافت,حتی اگر چندین سال بگذرد و آن تکنولوژی در دنیا منسوخ شود!!!

در حالی که اصلاح طلبان عقیده دارند میتوان با هوشیاری و حفظ اصول کلی انقلاب,به تعامل با تمام کشورها پرداخت و کشور را در مسیر توسعه یافتگی هدایت کرد در حالی که اصولگرایان معتقدند دشمن بزرگ امریکاست و هیچگاه نباید به فکر تعامل و دوستی با امریکا بود.

بی دلیل نیست که هم اکنون تمام زندانیان سیاسی حکومت,از قشر اصلاح طلب هستند.کسانی که دل در گرو بهبود و ارتقاء آرامش و آسایش مردم دارند,حتی اگر چشم خود را در زندانهای جمهوری اسلامی از دست بدهند "علیرضا رجائی" در زندان اوین جمهوری اسلامی بود که چشم خود را از دست داد تا چشمان ملت ایران باز شود و ببینند چرا بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب,هنوز فرسنگها فاصله داریم با شرایط ایده آل و آرمانی ای که بخاطر آنها انقلاب کردیم!!

گیلاس آبی...
ما را در سایت گیلاس آبی دنبال می کنید

برچسب : راست,ایراناز,دیروز,امروز, نویسنده : thebluecherrya بازدید : 142 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 12:58