حکومتِ اسلام است دیگر !!

ساخت وبلاگ

پادشاه:

مردم همه گوسفند اند و ما چوپان.حواستان باشد!!بزرگ ترین اشتباه در حکومت،بها دادن به مردم،یا ارزش قائل شدن برای مردم است.شما مطمئن باشید که اگر برای مردم،ارزشی بیش از گوسفند قائل شوید،نمی‌توانید بر آنها حکومت کنید.بهای مردم را شما معین می‌کنید،نه خودشان!!

اگر شما بر مردم قیمت نگذارید،آنها قیمتی بر خودشان می‌گذارند که هیچ جور نمی‌توانید بخرید.و تازه این گوسفند که من گفتم بالاترین قیمت است؛قیمت آدم های اندیشمند چاق و چله!وگرنه قیمت بقیه ی مردم،حداکثر در حد پشگل گوسفند است و نه بیشتر!!نتیجه این که: مردم را هر جور بار بیاورید،بار می‌آیند.اگر به آنها احترام بگذارید،فکر می کنند که شما موظفید به آنها احترام بگذارید.اگر به آنها توضیح دهید،گمان می کنند که شما موظف به توضیح دادن‌ هستید.

هیچ وقت شنیده اید که غذای گوسفند را به او اهداء یا تقدیم کنند؟!غذا یا علوفه ی گوسفند را جلویش می ریزند.رفتار با مردم هم باید درست مثل رفتار با گوسفند باشد.طبیعی ترین و مسلم ترین حق مردم را باید با تحقیر و توهین به آنها داد؛وگرنه طلبکار می شوند.اگر به مردم عزت بگذارید یا احترام کنید،مردم فکر می کنند که شما موظف به عزت گذاشتنید ودنبال باقی مطالبات خود می گردند!!

براي هر نقص و کاستي و کمبودتان،معجوني از دليل و حکمت و فلسفه درست کنيد و به مردم بخورانيد.مردم،استعداد غريبي دارند براي خر شدن!!پس اگر نان نداريد که شکم مردم را سير کنيد،برايشان در فضيلت گرسنگي،داد سخن دهيد.اگر از عهده ي تأمين امنيت مردم برنيامديد،به آنها تفهيم کنيد که هزار و يک محصول و ثمره است که فقط از وجود ناامني به دست مي آيد.يکي از آنها،تقويت توان مقاومت است.يکي از آنها ظهور استعدادهاي نهفته است و...

اين اصل بسيار مهم را هيچ گاه فراموش نکنيد که مردم(مشخصاً همه ي مردم)دزد و دروغگو و پشت هم اندازند.مگر آن که خلافش ثابت شود!!در حالي که انسان هاي ابله،تصورشان غير از اين است و فکر مي کنند که اصل بر برائت است،مگر آن که خلافش ثابت شود!

طوري برنامه ريزي کنيد که مردم از صبح تا شب بدوند و آخر شب هم نرسند.مردم اگر مايحتاج خود را آسان به دست بياورند،اگر وقت اضافه داشته باشند، عصيان مي کنند،بداخلاقي مي کنند و به فکر اعتراض و انقلاب و اين حرف ها مي افتند.يک تشکيلاتي را تأسيس کنيد که کارش چرخاندن مردم باشد،يا چرخاندن لقمه دور سر مردم.کارش چيدن موانع مختلف،پيش پاي مردم باشد.فرض کنيد که آب دريا فاصله اش يا مردم به اندازه دراز کردن يک دست است.جاي دريا را نمي‌توان عوض کرد،اما راه مردم را که مي شود دور کرد.!!هزار جور قانون مي شود وضع کرد که مردم دور کره زمين بچرخند و دست آخر به همان نقطه اي برسند که قبلاً بوده اند.و از شما به خاطر رسيدن به همان نقطه،تشکر هم بکنند!!

پادشاه:چرا مساله دشمن را آنچنان که باید و شاید جدی نمیگیرید و نگرانی لازم را در مردم ایجاد نمیکنید؟!

-کدام دشمن؟؟

پادشاه:مردک الاغ;اگر دشمن موجود بود که کار ما به این سختی نمی شد!مشکل این است که دشمن را باید خلق کنیم.تولید کنیم.آن هم تولید متنوع و رنگارنگ و انبوه...
• دشمن یعنی کسی که شما میتوانید همه‌ی ضعف ها و کم کاری هایتان را بر گردن او بیندازید.
• دشمن یعنی چیزی که شما میتوانید مردم را با آن بترسانید تا ناگزیر به آغوش شما پناه بگیرند.
• دشمن یعنی کسی که اگر کاری کردید، با وجود او مهمتر جلوه اش بدهید و اگر نکردید او را مقصر جلوه کنید.
• دشمن یعنی کسی که وقت و بی وقت به او فحش دهید،بی آنکه جواب فحش بشنوید.
• دشمن یعنی کسی که حواس مردم را پرت او کنید تا هوس نکنند که از شما چیزی بخواهند!!

چند خط از رمان "دموکراسی یا دموقراضه"

گیلاس آبی...
ما را در سایت گیلاس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thebluecherrya بازدید : 140 تاريخ : شنبه 22 شهريور 1399 ساعت: 23:46