ولی قضیه شوخی نبود!!نامزد روانی من گیر داده بود که برم کتکش بزنم!ین روانی میخواست من کتکش بزنم که بعد بره تلویزیون تا معروف بشه!ولی من زیر بار نمیرفتم و گفتم:من بلدم چطور با حرف زدن طرفُ تربیت کنم!احتیاج به خشونت نیست!!نامزد منم برگشت گفت:اصلا از این سوسول بازیها خوشم نمیادا!زود باش بیا منو کتک بزن تا برم تلویزیون و معروف بشم و فالوئرهام زیاد بشه تا بعدش بتونم واسه پیج اینستاگرامم تبلیغ بگیرم و پولدار بشیم!!
منم که مونده بودم این استدلال رو از کجاش درآورده گفتم:حالا نمیشه یه هنری از خودت نشون بدی و بابت اون معروف بشی؟!برگشت گفت:نخیر!اینطوری دردسرش کمتره!زود باش بیا منو سیاه و کبود کن,اگه نزنی من میام تورو میزنما!!منم که فهمیدم این تهدیدی بیش نیست گفتم:هرکار دلت میخواد بکن!من تورو کتک نمیزنم!
نامزد منم برگشت گفت:تو گوه میخوری منو نمیزنی نکبت!بعد هم با کمربند افتاد به جونم و سیاه و کبودم کرد!
هیچی دیگه!حالا قراره بریم تلویزیون و برای #نه_به_خشونت_علیه_مردان برای بقیه آئینه عبریت بشیم!حالا از شانس من تمام 10/15 تا شبکه صداوسیما ما رو دعوت کردند برنامشون!اونوقت برای اینکه جای زخم و کبودیهای روی بدن من خوب نشه,الان دو هفته است که هر روز دارم با کمربند از نامزدم کتک میخورم ._.
گیلاس آبی...برچسب : نویسنده : thebluecherrya بازدید : 142