خاطراتی به اندازه چند ثانیه !!

ثانیه ها چه زود میگذرند و لحظه ها چه آهسته,فاصله ها را میسازند;فاصله هائی که من و تو,جایِ پایِ خاطره ها را در آن نهادیم;خاطره هائی که من و تو,آنها را ساختیم و چه سخت است,دل کندن از این همه خاطره...

رفتی تا خوشبخت شوی!!حالا من,حالِ کودکی را دارم که نخِ بادبادک او پاره شده و مانده ام که;از اوج گرفتنش ذوق کنم,یا برای از دست دادنش,گریه...

**********************************************

یک شب باراک اوباما و میشل همسرش به رستورانی برای صرف شام میروند!این اتفاق زمانی بود که اوباما هنوز رئیس جمهور ایالات متحده بود.زمانی که گارسون برای گرفتن سفارش به میز مراجعه میکنه با میشل آشنا درمیاد و این دو نفر چند کلمه ای باهم صحبت میکنند و از حال هم خبر میگیرند.وقتی گارسون میره;اوباما به میشل میگه:اون شخص کی بود؟

میشل جواب میده:توی دانشگاه,قبل از اینکه با تو آشنا بشم,من و این آقا با هم آشنا شده بودیم و زمانی هم قصد ازدواج داشتیم که نشد.بعد هم با تو آشنا شدم.

اوباما برمیگرده میگه:ببین!اگه با اون ازدواج کرده بودی الان زن یک گارسون رستوران بودی!!میشل هم برمیگرده میگه:نخیر!اگر من با اون ازدواج کرده بودم,الان اون رئیس جمهور ایالات متحده امریکا بود!!

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه که توی مرحله ای از زندگی با شخصی آشنا میشی,یا حادثه و اتفاقی رخ میده که شما پیش خودت میگی ای کاش زودتر اتفاق می افتاد!ای کاش زودتر با اون آشنا میشدم!!

من از همون دوران دبیرستان به وکالت و رشته حقوق علاقه داشتم.ولی بنا بر دلایلی که الان وقت گفتنش نیست,توی دانشگاه علوم سیاسی خوندم.ورودی مهر83 و فارغ التحصیلی بهمن86.بعد اون هم سربازی و بعد سربازی هم به کاری مشغول شدم که ارتباطی به رشته تحصیلی من نداشت.

بعد از سال 86 هم ارشد شرکت کردم.ولی نتونستم چیزی بخونم.با اینحال مجاز به انتخاب رشته شدم.ولی فقط روزانه انتخاب کردم که اونجا قبول نشدم.البته اون زمان قصد داشتم ارشد حقوق بخونم ولی با دوندگی زیاد فهمیدم تا لیسانس حقوق نداشته باشی,خوندن یا گرفتن مدرک فوق لیسانس حقوق ارزشی نداره.چند بار هم وسوسه شدم بشینم از اول برای کنکور بخونم ولی چون نیاز داشت دوباره برم سراغ درسهای دبیرستان و پیش دانشگاهی,و نداشتن وقت برای درس خوندن,پشیمون شدم.

دنیا گذشت تا رسید به آشنائی با دوستی که از طریق همین وبلاگ صورت گرفت.درباره گذشته خودم هم فقط اون خبر داشت زندگی من چه فرازونشیبی طی کرد.فقط اون منو از نزدیک دیده و میدونه کی هستم.

چند ماه پیش بود که پیغامی برای من گذاشت و منو ترغیب کرد دنبال چیزی برم که از نوجوانی دوست داشتم.فهمیدم بدون کنکور هم میشه انتخاب رشته کرد و از شانس من که معدل دیپلم خوبی داشتم انتخاب رشته کردم.امروز نتایج پذیرش دانشجو بدون کنکور و صرفا بر اساس سوابق تحصیلی اومد.

حقوق,پیام نور,اطراف قم قبول شدم.این دوست,از اونها هستش که به خودت میگی ای کاش زودتر باهاش آشنا شده بودم.دوست نداره اسمش را بیارم,ولی میدونم اینجا را میخونه.امیدوارم شما هم از این دوستها توی زندگی داشته باشید.

دوست خوب من :)  ممنونم ازتو,بابت تمام محبت و لطفت