ششمین سال حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز

انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بود.رفتم سمت خیابان صفائیه.توی یکی از مساجد رای خودم را بنام مهندس میرحسین موسوی انداختم صندوق,اون موقع برادرم توی اصفهان دانشجو بود و بهم گفته بود بجای اون هم رای بدم.چون تفاوت سنی زیادی نداریم و شبیه همدیگه هستیم با شناسنامه اون هم رای دادم.ازش پرسیدم کی را بنویسم,گفت موسوی.نوشتم اومدم بیرون و رفتم پارک سر خیابان.

غروب در حال بازگشت به خونه دیدم جلوی هر حوزه رای گیری جمعیتی بیرون و توی خیابان ایستاده,وقتی سوال کردم فهمیدم مسئولین رای گیری گفتند تعرفه تموم شده و کسی نمیتونه رای بده!!این اولین تخلف و چرت ترین حرف و مسخره ترین دلیل دولت نهم برای جلوگیری از رای دادن مردم بود.

سال 76 من هنوز نمیتونستم رای بدم ولی دقیق خاطرم هست که از هر 10 نفری که سوال میکردی به کی رای دادی,9 نفر میگفتند خاتمی.اینطور بود که قبل از اتمام شمارش آرا,ناطق نوری به سیدمحمد خاتمی تبریک گفت,چون از شواهد و پرس و جوی عینی مشخص بود کی چقدر رای داره.

برگردیم به سال 88 که شفاف نبودن صندوق های رای گیری(معلوم نبودن داخل اون)تخلف بعدی بود.ابطال صندوق هائی که رای میرحسین موسوی بیشتر بود تخلف بعدی بود.رای گیری نکردن از مردم و بستن زودهنگام حوزه انتخابیه تخلف بود.بیرون کردن نمایندگان کاندیداها از محل برای شمارش آرا,تخلف بود.

انتخابات سال 88 از قبل طراحی شده بود.برای اینکه فاطمه آلیا و حمید رسائی 1 ماه قبل از رای گیری گفته بود محمود با 24 میلیون رای برنده میشه!!(فکر کن طرف غیب گو بود و خبر نداشتیم!!!)حالا چرا 24 میلیون؟! چون مثلا به خیال خودشون رای تاریخی و واقعی مردم به سید محمد خاتمی را بشکنند!!سید محمد خاتمی تنها رئیس جمهوری در ایران هست که در دور دوم بیشتر از دور اول رای آورد,اونهم در رقابت با 10 کاندیدا که همگی بخاطر شکستن آراء سید و برداشتن سهمی از سبد رای خاتمی,از طرف شورای نگهبان تائید شده بودند!!

برای انتخابات اردیبهشت سال آینده هم یکی از حربه ها برای شکستن سبد رای دکتر حسن روحانی همین تعدد کاندیدا هست(این خط,این نشون!!)گفتم خط و نشون یاد یه خاطره دیگه افتادم!!5 ماه قبل از انتخابات مجلس و خبرگان قبلی به یکی از دوستانم گفتم آیت الله هاشمی رای اول تهران میشه!!قبول نمیکرد باهاش شرط بستم و توی کارگاه خودش روی دیوار نوشتم این خط,این نشون!!

علی ایحال امروز و بعد از خس و خاشاک نامیدن ما طرفداران میرحسین موسوی,از طرف بیشعورترین و نفهم ترین آدم ایران زمین بنام محمود احمدی نژاد,بعد از اون همه خسارت وارد شده به کشور بخاطر سوء مدیریت,سوء تدبیر,و سوء عقلانیت محمود,امروز شروع ششمین سالگرد شروع زندانی و حصرِ بدون دلیل و دادگاهِ کروبی,میرحسین موسوی و زهرا رهنورد هستش که هیچ جرمی مرتکب نشدند جز داشتن دغدغهِ حفاظت از آراء طرفدارانشان,دغدغه ای نداشتن جز دلسوزی برای کشور و هموطنانشان.

چون میدیدند مدیری نالایق بنام محمود احمدی نژاد,که هیچ بوئی از مدیریت و انسانیت نبرده در حال تاراج و حیف و میلِ ثروت ایران زمین هست.در حال دزدیِ آراء مردم ایران زمین هست.در حال به تباهی کشوندنِ آینده چندین نسل از ایرانیان هست.حکومت و راس هرم قدرت نظام ولائی و ولایت مدار و حزب اللهی ایران زمین,از فردی طرفداری کرد و با تقلب و ابطال آراء درستِ موسوی,شخصی را به کرسی ریاست جمهوری نشاند که فقط فکر دزدی بود و به تاراج بردن ثروت کشور(از گم شدن 2 تا دکل نفتی بگیرید تا فروختن نفت و برنگشتنِ پول اون!!);از کسی طرفداری کردند که حتی قبای مامور شهرداری بودن هم بر اندامِ نحیف و کوچکش گشاد بود,چه برسه به قبای ریاست جمهوری که تا قبل آن بر اندام بزرگانی چون آیت الله هاشمی و سیدمحمد خاتمی نشسته بود.

چرا باید بدون دادگاه و محکمه و قاضی,سه نفر الان 6 سال زندانی باشند؟اگر واقعا دلیل قانع کننده باشه چرا دادگاه برگزار نمیشه؟اونها که خودشون استقبال کردند از برگزاری دادگاه!!الان و با این وضع حکومتداری ولایت فقیه مدارانه,چه فرقی با حکومت گذشته داره؟تاریخ پر هست از خودکامگان که به خیالشون در حال خفه کردن صدای منتقد هستند,ولی غافل از اینکه صدای حق,خفه نمیشود.وقتی پول و اسلحه و رانت دستمون باشه,قوی بودن پشیزی نمی ارزه,با اسلحه و باتوم و شلیک تیر و زیر گرفتن معترضان با ماشین کلانتری,قدرت نمائی کردن,اسمش حکومت کردن نیست!!

به امید روزی که هیچ فردی در زندان های مخوف جمهوری اسلامی,بدون محکمه و دادگاه زندانی نباشه.به امید روزی که در ایران آزادی و آزادی بیان و آزادی پس از بیان حاکم باشه.به امید رفع حصر از رهبران جنبش سبز...

#رفع_حصر    #مهدی_کروبی    #زهرا_رهنورد   #میر_حسین_موسوی    #قانون_اساسی

گیلاس آبی...